@import url(http://www.goorangi.com/CuteSoft_Client/CuteEditor/Load.ashx?type=style&file=SyntaxHighlighter.css);
حالا ديگر موسيقي پاپ تيتراژ و متن سريال هاي تلويزيوني گويي يكي از پيش شرطي هاي بيننده رسانه ملي در استقبال از يك اثر نمايشي است. در سال هاي اخير تعدادي از آهنگسازان نيز به طور تخصصي به اين شيوه حرفه اي پرداخته و در حوزه آثار تصويري شناخته شده اند.
حالا ديگر نام محمدمهدي گورنگي، آهنگساز جوان، پرانرژي و خلاق سريال هاي تلويزيوني هم به چشم تماشاچي رسانه ملي آشناست آهنگسازي كه با موسيقي مجموعه هاي پرطرفدار فقط به خاطر تو، كمكم كن، مسافري از هند، براي آخرين بار، جمعه تعطيل نيست، آقاي گرفتار و مجموعه هاي در حال پخش روز رفتن و به دنيا بگوييد بايستد بيش از پيش شناخته شد و شهرت يافت گورنگي متولد تيرماه ۱۳۵۴ در شيراز است و موسيقي را از همان دوران كودكي با نواختن تنبك و در دوران نوجواني با پيانو و ساز تخصصي سنتور ادامه داد و پس از ورود به صداوسيما در سال هاي اخير به عنوان پركارترين آهنگساز تلويزيون شناخته شده است از ديگر آثار وي مي توان به موسيقي سريال هاي معجزه ازدواج، زنبق هاي وحشي، غريبانه، يك خانه همسفر، ماجراهاي امين و مينا، مسافر قطبي، يك سفر و نيم، اكسيژن، آئينه و فيلم هاي سينمايي بازنده، جايي مثل يك باغ، آواي افغان، زرگل و... اشاره داشت.
با وي در حال ميكس موسيقي فيلم احضارشدگان آرش معيريان در نيمه هاي شب استوديو سروش به گفت وگو نشستيم.
آتيه: در يك دهه اخير دسته بندي و تقسيم بندي ويژه اي در بين آهنگسازان ايجاد شده است آنهايي كه براي آثار هنرهاي نمايشي، موسيقي مي سازند، دسته اي كه در كنسرت ها فعاليت دارند و دسته اي كه با ابزار موسيقي پاپ به سوي بازار روانه شده اند در وضعيتي كه خود مقوله موسيقي تكليف مشخصي ندارد، اين دسته بندي ها چه امتيازي دارد؟
اين دسته بندي ها، ويژه كشور ما نيست و اگر با هدف و مسير مشخص و درستي انجام شود، نكته مثبتي است و آهنگسازي را داراي حوزه اي تخصصي و حرفه اي مي كند. در همه دنيا، هر آهنگسازي در حيطه و سبك آثار خودش حركت مي كند و اجازه ورود به ديگر حوزه ها را به خود نمي دهد در كشور ما هنوز اين مسيرها روشن نشده است.
آتيه: اين تقسيم بندي موجب نمي شود كه فضاي كار اركستري به آقاي گورنگي كه در حوزه هنرهاي نمايشي كار مي كند، داده نشود؟
به هر حال هنرمند بايد تكليفش را با خود مشخص كند خيلي خوب است كه يك هنرمند، علاقه مند به كار در هر سبك و حوزه اي باشد ولي بهتر است يك آهنگساز در حوزه مورد علاقه و مهارتي و حرفه اي خودش كار كند به نظر من اين فضاي مخالفت با كار يك هنرمند در عرصه غيرتخصصي اش، خيلي وجود ندارد بنده تعدادي از همين آثار هنرهاي نمايشي ام را مثل مسافري از هند در كنسرت هم اجرا كرده ام. مهم تر از هر چيز مطرح شدن يك هنرمند در آن رشته حرفه اي اش است.
آتيه: شما در رشته آهنگسازي و دسته آهنگسازان هنرهاي نمايشي قرار گرفته ايد. اين مسير به انتخاب و قصد خودتان بود؟
شروع فعاليتم با ترانه بود و در ابتدا جزو شوراي آهنگسازان جوان صداوسيما بودم اما همواره موسيقي فيلم تاثير بسياري بر من داشته و علاقه مند به كار در اين عرصه بودم. از همان دوران دانشجويي و همزمان با آهنگسازي در صداوسيما، تجربه توليد موسيقي كارهاي كوتاه تصويري را آغاز كردم و به مرور در اين وادي قرار گرفتم هرچند كه هنوز هم جزو آهنگسازان ترانه براي صداوسيما هستم و آن را كنار نگذاشتم هميشه سعي كرده ام كه در ساخت ترانه ها هم، ديد تصويري خود را داشته باشم برخي از آنها نيز با اين قابليت به كليپ تبديل شده است.
آتيه: رشته موسيقي را از همان زمان دانشجويي آغاز كرديد؟
نه... تقريباً از 10 سالگي موسيقي را با ساز تنبك آغاز كردم و پس از مدت كوتاهي با تشويق خانواده به پيانو روي آوردم و ادامه دادم تا ورود به دانشگاه كه بايد يك ساز ايراني را مي آموختم و من سنتور را انتخاب كردم. ساز تخصصي دوران دانشجويي ام هم سنتور بود. تجربه آهنگسازي را در واقع ازسال سوم راهنمايي براي سرودهاي آموزش و پرورش شيراز آغاز كردم و با صداوسيما مركز فارس ادامه دادم. بعد از ورود به دانشگاه در محضر اساتيدي چون مشايخي، فرهت، شريف لطفي و... در .زمينه موسيقي آكادميك و كلاسيك نيز بسيار آموختم. به هر حال از همان زمان كودكي با شنيدن قطعات موسيقي، ناخودآگاه يك قابلمه از مادر مي گرفتم و همراه آواز يا ملودي مي شدم.
آتيه: چگونه با صداوسيماي مركز ارتباط برقرار كرديد؟
ترم اول دانشگاه، توسط يكي از دوستانم از شكل گيري گروهي تازه توسط دكتر حسين رياحي در صداوسيما آگاهي يافتم نمونه كار مي ديدند و از بين آهنگسازان جوان عضو مي گرفتند. بعد از مدتي كه از ارائه كار گذشت، نامه اي برايم آمد و به عضويت درآمدم.
آتيه: شروع كار حرفه اي خود را در چه سالي و در چه حوزه اي مي بينيد؟
در نخستين قطعه بي كلامي كه به صداوسيما ارائه دادم در سال 74 با عنوان روزهاي خوب.ي آتيه: از همان زمان آغاز كار حرفه اي به فعاليت در عرصه پاپ يا سنتي هم فكر مي كرديد؟
وقتي ساز سنتور را به ويژه در دانشگاه آغاز كردم با دنياي جديدي در موسيقي سنتي ايران آشنا شدم كه مي تواند بر هر اهل موسيقي تاثير بسزايي ايجاد كند رديف موسيقي ايراني منبع بسيار بزرگي براي آهنگسازان ايران و دنيا است. هميشه .سعي كرده ام موسيقي ايراني را در آثارم نشان دهم و همواره به موسيقي ايراني بيش از هر موسيقي ديگري علاقه داشته ام. پاپ به معني مردمي را نيز هميشه مدنظر داشته ام.
آتيه: هر دو عنصر موسيقي ايراني و موسيقي پاپ (مردمي) در آثار فيلم و سريال جناب عالي وجود دارد. آيا اين روش داراي سبكي ويژه است؟
در اين سال هاي اخير واژه جديد پاپ سنتي يا پاپ ايراني وارد عرصه موسيقي شده كه تلفيقي از موسيقي سنتي ايراني با پاپ جهاني است كه مي تواند با استفاده از سازهاي جهاني، حال و هواي وطني ايجاد كند.
اين نوع موسيقي به دليل فرهنگ و پيشينه اي كه همراه خود دارد، ارتباط بهتري با مخاطب برقرار مي كند. وقتي سنت ها، به روز ارائه شود، جواب بهتري خواهد داد ما بايد سعي كنيم تا موسيقي ايراني خود را همگون با زمان و مكان خودش ارائه كنيم در اصل موسيقي سنتي، نبايد خللي ايجاد شود اما مي توان از اين منبع بزرگ براي پيشرفت جامعه در روزگار پيشرفت تكنولوژيكي بهره برد موسيقي پاپ به شرط اينكه هماهنگ با فرهنگ هر جامعه اي باشد، مي تواند موسيقي ويژه هر سرزميني به شمار آيد.
آتيه: تكنيك هاي ساختاري روز همچون هنر ديجيتال بر اصل موسيقي لطمه نمي زند؟
ما نمي توانيم منكر پيشرفت صنايع باشيم و بايد بتوانيم در راستاي هنر جهان پيش برويم، اما نبايد اين ابزار ما را از فرهنگ موسيقي سرزمين خودمان دور كند آتيه: عده اي از كارشناسان موسيقي معتقدند كه در دسترس بودن هنرهاي ديجيتالي و فناوري ساده توليد موسيقي، به توليد آثار بي كيفيت و بي ارزش، ورود آسان افراد به اين عرصه و نيز ساده پسندي مردم دامن زده است – به هر حال هر حركتي نقاط منفي و مثبت خودش را دارد. همواره نكات منفي فناوري براي افرادي كه از هر فضايي سوءاستفاده مي كنند، وجود دارد مهم تر از آن، نقش مديريت فرهنگي كشور است كه بايد با توليد آثار بي ارزش مقابله كند براي نمونه سياست هاي مديريت هنري وزارت ارشاد با مديريت هنري مركز موسيقي صداوسيما كاملاً متفاوت است مديريت فرهنگي كشور نيازمند بحث كلان تري است تا با يك ديد كارشناسي و سياستگذاري يكپارچه، موسيقي سالم و صحيح را به گوش شنونده برساند.
آتيه: عوامل ماندگاري ياعدم ماندگاري يا عناصر موسيقي خوب و بد از جانب شنونده قابل تميز هست؟
هر انسان عاقلي مي داند كه نفس موسيقي هيچ بدي و پليدي ندارد و بسيار معنوي است اما هر پديده اي علاوه بر وجود خوبش، زواياي نامطلوبي هم دارد. موسيقي بد، فكر و ارزش هنري ندارد و كاملاً سطحي است. تميز مردم به صافي مديريت .و كارشناس معتبر در هر عرصه اي بازمي گردد. وقتي موسيقي خوب اجازه توليد بيابد، گوش مردم هم به كالاي سالم عادت مي كند.
آتيه: آيا اين صافي موردنظر جناب عالي، مميزي و فضاي محدود كاري را به دنبال نخواهد داشت؟
صافي منظور من، مميزي ناشي از شرايط خاصي در جامعه نيست.
آتيه: به هر حال در جامعه اي كه رسانه هاي بزرگ در اختيار دولت است، گزينش كارشناسان هر حوزه اي هم خواه ناخواه دچار مميزيخواهد شد.
اين يك اشتباه است و هنر را تك بعدي مي كند. منظور من، كارشناسي تخصصي هرگونه اي از موسيقي است كه به طور سالم ارائه شود. ما بايد اجازه بدهيم كه همه نوع موسيقي به شكل صحيح در اختيار مردم قرار بگيرد تا گوش و سليقه آنها نيز تربيت شده و قدرت تميز بيابد.
آتيه: همان گونه كه كارگردان، عوامل زيرمجموعه يك فيلم يا سريال را گزينش و هدايت مي كند، آهنگساز نيز بايد نوازنده، خواننده، استوديو و... را. حالا وقتي يك موسيقي و عوامل آن ازسوي مرجعي چون صداوسيما سفارش مي شود، خلاقيت كارگردان موسيقي چگونه مي شود؟
درست است كه يك كارگردان بايد با هدف سفارش مرجع حركت كند اما هيچ گاه خلاقيت خود را فدا نمي كند بلكه اين نوآوري را در راستاي هدف پيشنهادي تعيين مي كند.
آتيه: براي نمونه دست شما به عنوان يك آهنگساز براي انتخاب خواننده، نوازنده و نوع سازهايتان در تيتراژ يك سريال چقدر بازاست؟
– در آثار تصويري به نوع موسيقي كار و فضاي داستان بازمي گردد. وقتي رنگ موسيقايي و سازبندي تصاوير مشخص شد، بنابر نيازهاي داستان پيشنهادهايي ارائه مي شود. اين پيشنهادها با توان اقتصادي تهيه كننده و فضا و حال و هواي جامعه مطابقت داده مي شود. همه عوامل سازنده يك اثر، تاثير مستقيم بر موسيقي مي گذارند. محدوديت هاي آهنگسازي جداي از بودجه متناسب با پيشنهاد آهنگساز، متاسفانه بيشتر به سفارش و تحميل آدم هاي مختلف به توليد يك موسيقي بازمي گردد.
آتيه: چند سالي است كه موسيقي مردمي در قالب تيتراژ سريال ها يا مجموعه هاي مناسبتي آغاز شده و پا گرفته است. اين فضاي توليد آثار موسيقي چگونه ايجاد شد تا جايي كه بسياري از سريال ها به انتظار تيتراژ آغازين و پاياني ديده مي شود؟
- ما در سريال هاي قبل از انقلاب و حتي مجموعه هاي تلويزيوني خارجي هم از اين دست موسيقي تصويري را داشته ايم. توجه به هنر موسيقي در كنار تصوير از همان نخستين نمايش فيلم برادران لومير كه آغازگر سينما بود، آغاز شد كه از يك پيانيست در سينما استفاده كردند تا صداي آپارات، تماشاچي را آزار ندهد. همان موقع متوجه شدند كه موسيقي چقدر به تصاوير صامت جان مي دهد و آرام آرام به جايي رسيد كه اركسترها در اختيار سينماها قرار گرفت. پس تاثير موسيقي بر تصوير به يكباره نبوده و به مرور در طول تاريخ انجام پذيرفته است امروز بسياري از كارگردان هاي بزرگ سينماي جهان از آهنگساز، موسيقي مي خواهند كه بتواند مجزا از فيلم، استقلال تصويري و شنيداري خود را داشته باشد در كشور ما، بعد از انقلاب، اين تجربه هاي پاپ در مجموعه هاي مناسبتي سال هاي اخير اتفاق افتاد و واكنش و ارتباط و علاقه مخاطب در همان نخستين تجربه ها بود كه امكان ادامه اين روند موفق را ايجاد كرد.
حال و هواي ويژه فضاي بعد از افطار ماه رمضان هم موجب تداوم اين روش آهنگسازي در اين روزها و علاقه بيشتر بيننده به مجموعه ها شد.
آتيه: در آثار مذهبي كه نمود ظاهري و خارجي مشخصي در عالم واقعيت ندارد، موسيقي اعم از انتخاب ساز، ريتم، ملودي و حال و هوا چگونه شكل مي گيرد؟ آيا همه خلاقيت ها حسي است؟
– بخش عمده اي از آن حسي و اعتقادي است...
آتيه: تصور كنيد كه فردي در اتاق ديگري، دور از تلويزيون نشسته و فقط موسيقي فيلم را مي شنود چگونه به فضاي معنوي يا مذهبي كار با حس شنوايي پي مي برد؟
– همواره نمادها و قراردادهايي از باورهاي جمعي مردم وجوددارد كه مي توان به آنها استناد كرد مثلاً وقتي تواشيح پخش مي شود ناخودآگاه حسي مذهبي در فضا ايجاد مي كند. درون حس موسيقي ترس، نوعي ناخوشاندي وجود دارد و در مقابل درون حس موسيقي مذهبي، آرامش و وقاري خاص دارد مثلاً پذيرش يك موسيقي مذهبي ايراني با ساز گيتار الكترونيك ازسوي شنونده خيلي سخت است.
آتيه: سخت است يا نمي شود؟
خيلي مشكل است. معمولاً بايد از سازها تناليته، گام، ريتم و ضرباهنگي استفاده كرد كه قراردادهاي ذهني مردم را دربرداشته است.
مثلاً صداي ناقوس در موسيقي، حال و فضاي مسيحيت و كليسا را به ذهن مي آورد به هر حال همه چيز به قراردادها و احساس انسان ها بازمي گردد البته موسيقي موفق نبايد از چهارچوب هاي علمي و تجربي، مهارت و قواعد گذشتگان خارج باشد سنت شكني و خلاقيت، لازمه كار هنري ارزشمند است، اما آن هم چهارچوب و قاعده اي دارد.
آتيه: گله هايي كه معمولاً از آهنگسازان فيلم و سريال شنيده مي شود، كم اهميت بودن موسيقي در پروسه توليد و قرار دادن آن در آخرين مرحله ساخت يك اثر نمايشي است. مگر نبايد آهنگساز هم چون ديگر عوامل كار از ابتداي پروسه توليد در صحنه حاضر باشد تا فضا و حال و هواي موسيقايي كار را به دست بياورد؟
– متاسفانه يكي از بزرگ ترين مشكلات آهنگسازان هنرهاي نمايشي، همين بي توجهي و بي مهري برخي تهيه كنندگان و كارگردانان به موسيقي است كه معمولاً آن را در آخرين مرحله توليد اثر خود مي بينند فرصت محدود، مانع از رشد خلاقيت هاي آهنگساز مي شود، هرچند كه در همين زمان كم هم آثار ماندگاري ساخته شده اند همه چيز بستگي به توانايي شنيداري و ديداري آهنگساز و تجربه و تطبيق موسيقي او با تصوير دارد. متاسفانه معمولاً موسيقي يك اثر نمايشي را در فاصله محدود .بين ساخت تا پخش، سفارش مي دهند كه اين به كيفيت اثر لطمه مي زند.
آتيه: و...
... - در بعضي از موارد، ديده مي شود كه آهنگساز متن سريال با آهنگساز تيتراژ متفاوت است و من به شدت با اين مساله مخالفم، چرا كه آهنگساز بايد بر تمام جنبه ها و فضاي اثر تسلط داشته باشد. متاسفانه گاهي تيتراژهايي ساخته مي شود كه با فضاي فيلم تناقض دارد وحتي به گوش شنونده عامي هم آشنا نيست عوامل متعددي در ايجاد روند ساخت موسيقي قطعه قطعه در سال هاي اخير مؤثر بوده است كه مهم ترين آن، همان تحميل افراد سفارشي و رابطه اي به يك اثر است متاسفانه ديده ايم كه با وجود بستن قرارداد آهنگسازي كامل يك مجموعه، تيتراژ اثر را به فرد ديگري مي سپارند اين اتفاق ناخوشايند كه لطمه بزرگي بر كل كار مي زند، دو سه سالي است كه بر سفره موسيقي فيلم و سريال نشسته است تيتراژ بايد چكيده اي از موسيقي كل متن باشد و نه قطعه اي مجزا از اثر. اميدواريم اين مساله با تغيير زاويه نگاه كارگردان ها و تهيه كنندگان برطرف شود.