نوشتن موسیقی فیلم خودش دنیایی دارد و به قول محمدرضا درویشی، هم باید فن آهنگسازی بلد باشی هم باید شعور ارتباط با تصاویر یک فیلم را بدانی.از همه سختتر اینکه بتوانی با کارگردان فیلم هم هماهنگ باشی.اگر از چند آهنگساز تاثیرگذار عرصه فیلم بگذریم بسیاری از فیلمها و سریالهای امروزی از موسیقی بهعنوان پوشالی برای خرد نشدن ظروفشان استفاده میکنند و برخی دیگر موسیقی را آنچنان پررنگ میکنند تا ضعفهای آن اثر به چشم نیاید؛ این در حالی است که موسیقی باید بتواند همپای ریتم فیلم پیش رود. خصوصی شدن این روزها به عرصه فرهنگ هم کشیده شده است و به گفته مجید انتظامی تهیهکنندهها برای کم شدن هزینهها ترجیح میدهند از آهنگسازان جوان که دستمزد کمی میگیرند استفاده کنند. محمدمهدی گورنگی متولد دوم تیرماه ۱۳۵۴ در شهر شیراز است. در نوجوانی به آموختن پیانو پرداخت و سنتور را نیز فرا گرفت. در همان ایام با ساخت سرودهای مختلف برای امور تربیتی آموزش و پرورش اولین تجربههای آهنگسازی را کسب کرد. در پی تعالی آموختههای موسیقی، تحصیلات دانشگاهی خود را دراین رشته در محضر اساتیدی چون محمد تقی مسعودیه، دکترعلیرضا مشایخی، دکترشاهین فرهت، شریف لطفی، مجید کیانی، محمدعلی حدادیان، محمد اسماعیلی، مسعود شناسا، دکتر امیر اشرف آریانپور، محمد رضا درویشی و برخی اساتید دیگر سپری کرد. همزمان با تحصیل در دانشگاه از اواخر سال ۱۳۷۴ همکاری خود را با مرکز موسیقی سازمان صداوسیما در زمینه آهنگسازی و تنظیم ترانهها و سرودها و قطعات بیکلام آغاز کرد. در سال ۱۳۷۵ به عضویت انجمن آهنگساران جوان صداوسیما درآمد. در دوران دانشجویی با ساخت موسیقی برای چندین فیلم کوتاه آهنگسازی فیلم را آغاز کرد. وی تاکنون آثار زیادی در قالب ترانه، سرود، قطعات ارکسترال و موسیقی فیلم، آهنگسازی و تنظیم کرده است. بیشترین فعالیت او در زمینه موسیقی فیلم و تدریس است.گفتوگوی گورنگی با آرمان را در زیر میخوانید.
الان مشغول چه کاری هستید؟
در حال حاضر مشغول آماده کردن موسیقی قسمتهای مختلف سریال رخنه به کارگردانی حسین تبریزی هستم که پخش آن از اول دی ماه از شبکه دو آغاز شده به زودی هم موسیقی فیلم سینمایی کالسکه به تهیهکنندگی سید محسن وزیری و کارگردانی آرش معیریان را شروع خواهم کرد و البته همچنان مشغول تدریس در دانشگاه هم هستم.در موسیقی سریال رخنه سعی کردم بر اساس فضای ملودرام و البته بافت سنتی قصه، از موسیقی ایرانی و سازهای کمانچه، نی، سه تار، تار، بم تار و ویلون بهره ببرم که هنرمندان عزیز: سینا جهان آبادی، پاشا هنجنی، بهزاد رواقی، علی جعفری پویان، وحید بقراط پورو صادق نوری بهعنوان نوازنده و صدابردار در موسیقی رخنه هنرنمایی کردند.
اصولا برای ساخت موسیقی یک اثر به چه نمادهایی توجه میکنید؟
همیشه سعی میکنم قبل از ساخت موسیقی یک اثر نمایشی، از زوایای مختلف آن را بررسی کنم. داستان، شخصیت ها، بازی ِ بازیگران، رنگ، نور، لوکیشن، تدوین و حتی زوایا و حرکتهای دوربین میتواند برای آهنگساز ِ فیلم ایدههای موسیقایی به همراه داشته باشد. تلاش میکنم از این نشانهها کمک بگیرم تا به موسیقی آن تصاویر دست پیدا کنم.
دستمزد یک آهنگساز برای ساخت موسیقی متن فیلم بر چه اساسی تعیین میشود؟
دستمزد آهنگساز کاملا توافقی تعیین میشود. توافقی که بین او و تهیهکننده صورت میگیرد. آنچه مسلم است نوع موسیقی و تعداد نوازندگان در دستمزد تاثیر دارد.
موسیقی یکی از تاثیرگذارترین عناصر یک فیلم محسوب میشود، بهگونهای که حتی اگر زبان فیلم را متوجه نشویم باید از روی موسیقی به حال و هوای فیلم و صحنههای آن پی ببریم. در خارج از ایران و هالیوود اصولا موسیقی فیلم چگونه ساخته میشود؟
در کشورهای پیشرفته در عالم سینما، استانداردها متفاوت است. آهنگساز باید بهعنوان یکی از عوامل اصلی فیلم از مرحله پیش تولید کار خود را آغاز کند. بدین معنا که فرصت کافی برای آهنگسازی مهیا میشود. بیشتر تهیهکنندگان و کارگردانان به تاثیر موسیقی در فیلم واقفند پس به موسیقیدان بها میدهند و آهنگساز با انگیزه بیشتری برای خلق یک اثر ماندگار تلاش میکند. دستمزدها در بیشتر موارد قابل توجه هستند. آهنگساز میتواند ارکستر را برای ضبط موسیقی به خدمت بگیرد. در هالیوود استودیوهای ضبط موسیقی فیلم، مجزا و مجهزبه پرده سینما هستند و... در کشور ما متاسفانه در تولید اغلب آثار نمایشی، نگاه اقتصادی جای خود را به نگاه هنری داده است. ملاک انتخاب آهنگساز فیلم برای بعضی تهیهکنندگان عزیز پایین بودن دستمزد است نه اثر هنری و مجرب بودن آهنگساز. آهنگساز معمولا آخرین هنرمندی است که برای ساخت موسیقی دعوت میشود. بیشتر کارها عجلهای است و زمان کافی به آهنگساز داده نمیشود. اینها و بسیاری موارد دیگر، باعث بیانگیزه شدن هنرمند و در نهایت پایین آمدن سطح کیفی آثار میشود.
با نگاهی به فیلمهای داخلی متوجه میشویم که موسیقی تبدیل به پوشالی برای پرکردن فضای خالی سریال یا فیلم شده است، نظر شما چیست و چرا چنین رویهای بهوجود آمده است؟
البته این موضوع برای همه فیلمها و سریالها صدق نمیکند اما متاسفانه این نگاه غلط هم دیده میشود که برخی از فیلمسازان، ضعفهای فیلم را میخواهند با موسیقی بپوشانند. بدون شک موسیقی ِ خوب میتواند تصویر را برجستهتر و تاثیر آن را در بیننده دوچندان کند. اما این مساله نباید باعث انتظار بیش از حد از موسیقی فیلم شود. گاهی همین امر موجب استفاده بسیار زیاد از موسیقی در فیلم میشود که بیننده را خسته و در نهایت کل اثر را زیر سوال میبرد. شاید بهوجود آمدن چنین رویهای ریشه در ضعف پروسه تولید یک اثر دارد. این موارد به خصوص در آثار مناسبتی نمود بیشتری دارد، وقتی مناسبتها را دیر میبینند! فرصت تولید کم میشود، در نتیجه کیفیت افت میکند و به موسیقی متوسل میشوند که حواس بیننده از تصویر پرت شود و ضعفها کمتر دیده شود. وقتی به کیفیت بیش از کمیت بها داده شود بسیاری از ضعفها و مشکلات حل شده و در نهایت آثار ماندگار خلق میشوند.
درباره روند آهنگسازی فیلم در تاریخ سینمای ایران بگویید. مختصات و مشخصات این دورهها چیست و شاخصترین فیلمهای آن را نام ببرید.
در ایران هم مثل اروپا، سالهای ابتدایی ِ پیدایش سینما با انتخاب موسیقی برای فیلمها همراه بوده است. این قطعات انتخابی از آثار کلاسیک غربی، ایرانی، هندی و عربی بوده است. بعدها بهصورت مختصر از قطعات ساخته شده برای فیلم استفاده شد. بهعنوان مثال، در فیلم شیرین و فرهاد (1314) ساخته مرحوم سپنتا از تكنوازی ویولن مصطفی نوریانی استفاده شده است. بعد از آن مرحوم سپنتا در فیلمهای لیلی و مجنون و چشمهای سیاه از استاد كلنل علینقی خان وزیری برای گزینش و حتی اجرای قطعات موسیقی بهره گرفت. اما شاید بتوان گفت موسیقی فیلم در سینمای ایران، به معنای صحیح آن، با استاد فقید موسیقی ایران مرتضی حنانه آغاز شده. حنانه ساخت موسیقی فیلم را از سال 1327 با فیلم ایران سرزمین طلای سیاه که محصول اداره کل هنرهای زیبای وزارت فرهنگ و هنر بود آغاز کرد. پس از آن برای فیلم عروس دجله ساخته نصرتا... محتشم موسیقی ساخت. غیر از مرحوم حنانه در آن سالها هرمز فرهت و هوشنگ شهابی نیز در زمینه آهنگسازی فیلم فعالیت کردهاند. اما بهطور کل گرایش تهیهکنندگان در آن زمان، به سمت استفاده از ترانهها و خوانندگان مشهور در فیلمها بود نه ساخت موسیقی اورجنیال برای فیلم. در این میان ساموئل خاچیكیان شاید نخستین فیلمسازی باشد كه از کارایی ِ موسیقی فیلم در نماهای مختلف بهره بهتری برده است. در نیمه دوم دهه چهل آهنگسازانی چون، استاد فرهاد فخرالدینی با آثارشان تاثیر قابل توجهی در موسیقی فیلم گذاشتند. استاد فرهاد فخرالدینی در سال (1347) برای فیلم شوهر آهوخانم موسیقی متفاوت و تاثیرگذاری ساخت. موسیقی اسفندیار منفردزاده برای فیلم قیصر در سال (1348 ) نیز بسیار چشمگیر و در انتقال احساس صحنهها برجسته است.از دهه 50 به بعد آهنگسازانی چون؛ جناب کامبیز روشنروان، مرحوم بابک بیات و جناب مجید انتظامی آثار ارزشمندی در موسیقی فیلم ارائه کردند و درسالهای بعد نیز دیگر آهنگسازان فیلم، همچنان این هنر ارزشمند را با سینمای ایران همراه کردهاند.
حضور هنرمندانی مانند واروژان در صنعت موسیقی فیلم را چگونه میتوان توضیح داد؟
زنده یاد واروژ هاخواندیان كه با نام واروژان شناخته میشود تحصیلكرده كالجهای موسیقی در فرانسه و آمریكا بود. او یكی از تاثیرگذارترین آهنگسازان ایرانی در زمینه موسیقی پاپ است كه آثارش در موسیقی فیلم نیز بسیار مطرح است. واروژان كارش را با آهنگسازی برای موسیقی پاپ در اواخر دهه (40) آغاز كرد. در سال 1347 برای اولین بار برای فیلم «جهنم سفید» به کارگردانی ساموئل خاچیکیان موسیقی نوشت.
بحث خواننده ترانه در میان سریال و فیلمها از چه زمانی آغاز شد؟واصولا چه فیلمها و با چه ویژگیهایی از سریال و ترانههای میانی برخوردار بودند؟
همانطور که پیشتر ذکر شد تقریبا از همان ابتدای ورود سینمای ناطق به ایران تهیهکنندگان و کارگردانان از ترانه در فیلمهای خود بهره میبردند. این موضوع در فیلمهایی که به فیلمفارسی شهرت یافتهاند بیشتر مشهود بوده است. یكی از لوكیشنهای ثابت و همیشگی آن فیلمها کافه بوده است که در واقع توجیهی برای استفاده از ترانهها و صدای خوانندگان بوده است. به نظر میرسد استفاده از صدای خوانندگان مشهور در فیلمها برای جلب بیشتر مخاطب به سینما و در نهایت فروش بهتر فیلم بوده است امری که تا حدود زیادی در سینمای تجاری موفق بوده و تا به امروز ادامه دارد. این موضوع نه فقط در سینمای ایران بلکه تقریبا در همه جای دنیا به سینمای تجاری کمک کرده است.
به تازگی اگر سریال یا فیلم خواننده نداشته باشد، یک جایی از داستان میلنگد، این رویه را چگونه ارزیابی میکنید؟
به عقیده من استفاده از ترانه و خواننده در فیلمها و سریالها به خودی خود بد نیست و گاه میتواند بسیار تاثیرگذار باشد. اگر آگاهانه از ترانه استفاده شود میتواند اثر بسیار مطلوبی بر مخاطب داشته و مکمل داستان باشد. اما مشکل جایی آغاز میشود که هدف اصلی ترانه فیلم که باید با موضوع و کلیت اثر مطابقت داشته باشد، فراموش میشود. برخی تهیهکنندگان بدون در نظر گرفتن داستان، فضای فیلم و موسیقی متن ترانهای سفارش میدهند یا حتی از آلبومهای برخی خوانندگان آهنگی انتخاب میکنند، صرفا برای اینکه فیلم یا سریال ترانه داشته باشد ! آن وقت است که بسیاری از این ترانه ها، وصلهای ناهمگون میشوند برای فیلم...اگر ترانه قرار است باشد بهتر آن است که از ابتدا بر اساس داستان، شعرش سروده شود و با رعایت کردن فضای موسیقی متن آهنگسازی و تنظیم شود. نه اینکه مثلا برای فیلمی که در روستا روایت میشود ترانه راک برگزیده شود !این موضوع بهویژه در سالهای اخیر مشاهده میشود که آهنگساز متن را از آهنگساز ترانه جدا میکنند. بسیاری از آهنگسازان فیلم توانایی خود را در ترانهسازی به اثبات رساندهاند با این حال باز هم شاهد برخی اتفاقات پشت پرده هستیم که منجر به ترانههایی میشود که هیچ سنخیتی با فضای کلی موسیقی متن ندارد؛ چرا که آهنگساز ِ ترانه، شخصی غیر از آهنگساز فیلم بوده است. این امر باعث ناهماهنگی در موسیقی و در نهایت موجب پایین آمدن سطح کیفی فیلم یا سریال میشود و مخاطب را ناراضی میسازد هرچند ممکن است ترانهای بسیار زیبا باشد اما چون به تصاویر و موسیقی متن ارتباطی ندارد به کل اثر ضربه وارد میکند. استفاده از ترانه در فیلم و سریال گاه به تبی تبدیل میشود که میتواند زحمات همه گروه را زیر سوال ببرد در صورتی که موسیقی متن خوب و عالمانه، میتواند در ماندگاری یک اثر نمایشی نقش بسیار مهمی ایفا کند. امیدوارم اگر ترانهای برای فیلمها و سریالها در نظر گرفته میشود، آگاهانه و در خدمت فضای فیلم و موسیقی متن باشد که در غیر این صورت نبودش مایه مسرت است.
بسیاری از خوانندگان و آهنگسازان از مافیای تیتراژهای تلویویزنی سخن میگویند،نظر شما چیست؟
متاسفانه حقیقت دارد. در برخی موارد پولهایی رد و بدل میشود که خوانندهای بخواند... به هر قیمتی هم بخواند. گاه برخی بد اخلاقیها مشاهده میشود که شایسته نام و منزلت هنرنیست... سریالی در شرف پخش و یا حتی در حال پخش است، آهنگساز سریال ترانهاش را هم ساخته، به یکباره هنرمندی! پیدا میشود و با واسطههایی به هر طریقی که شده اصرار میکند که آهنگی از آلبوم جدیدش جایگزین ترانه سریال شود! این بداخلاقیها اسفبار است. امیدوارم ادب مرد به ز دولت اوست را همه در پیش گیریم و برخی از بیادبیها و بیاخلاقیها رها شوند... من به تدبیر و امید و اصلاح خوشبینم و امیدوارم هرچه زودتر درهایی که هنوز بستهاند نیز گشوده شوند و فرهنگ و هنر ایران از آفات بیادبان و بدخواهان مصون بماند.