لیست موضوعی
اخبار و مصاحبه
گفتگوي هفته نامه سروش درباره موسيقي سريال روز رفتن
سريالهاي داستاني گاه با نوع موسيقي خاص خود در يادها و خاطره ها به ثبت مي رسند. شنيدن اين اصوات موزون به صورت مستقل، خود دليلي است بر استواري و ثبات اين هنر مستقل حساب مي آيد.

علي احساني

سينما و تلويزيون، از بدو پيدايش براي رشد و توسعه خود از ساير هنرها بيشترين بهره را برده اند و موسيقي از زماني كه سينما هنوز دهان نگشوده بود، در كنار اين هنر نوپا حضور داشت و جزو لاينفك آن محسوب شده است.

سريالهاي داستاني گاه با نوع موسيقي خاص خود در يادها و خاطره ها به ثبت مي رسند. شنيدن اين اصوات موزون به صورت مستقل و جدا از تصوير، خود دليلي است بر استواري، ثبات و ماندگاري اين هنر مستقل كه كهن ترين هنر بشري نيز به حساب مي آيد. سريال "روز رفتن" مدتي است كه ز شبكه پنج به بينندگان ارائه مي شود. به همين دليل در فرصتي كه دست داد با محمد مهدي گورنگي آهنگساز جوان اين سريال هم صحبت شديم .

* موسيقي عنوان بندي ابتداي اين سريال بر اساس چه عناصري شكل گرفت؟

بنا بر حس و حال كلي فيلم نامه و فضاي پليسي جنايي حاكم بر داستان، كه اضطراب و وحشت نيز در آن موج مي زد. مضاف بر اين كه در آن المان هايي از موسيقي معنوي را نيزبا استفاده از ساز ناقوس در كار لحاظ كردم.

* تصاوير عنوان بندي چه قدر به شما كمك كرد؟

تصاوير عنوان بندي را به نوعي بر اساس موسيقي سينك زدند. البته از قبل به من گفته بودند كه قصد دارند از چنين تصاويري بهره ببرند.

* چرا از كر براي موسيقي عنوان بندي استفاده كرديد؟

چون در كل فضاي داستان با آدمهاي متفاوتي روبرو مي شويم. به خصوص داخل آن منزل قديمي خانواده هاي مختلفي زندگي مي كنند و چند گروه در فيلم نامه حضور دارند كه به نوعي با اين افراد ساكن در آن خانه مرتبط هستند. وقتي خواستم تصوير موسيقايي با اين فضا عجين كنم، به نظرم رسيد كر آن حالت گروهي را مي تواند القا كند. ضمن اينكه كر هم به فضاي معنوي كار و هم به جريان وحشت و اضطراب مدد مي رساند .

*موسيقي يك سريال پليسي جنايي چه ويژگي هايي دارد؟

چون بيشتر بار حسي اين سريال ها بر ترس و دلهره و فضاي تعقيب و گريز متمركز است، موسيقي هم بايد به نوعي با تصوير چنين سريال هايي هم خواني كند.ما در اين گونه كار ها از يك سري عناصر و تكنيك هايي بهره مي بريم كه چنين فضاهايي را پر رنگ كند. براي مثال استفاده از فواصل نامطبوع و موسيقي " آتونال " يكي از شيوه هاي مرسوم است كه در برخي از قطعات سريال از اين ترفند استفاده كردم .

*چرا آهنگ سازان در سريال هاي جنايي از سازهاي زهي بيشتر بهره مي برند؟

اصولا ساز هاي زهي در بيان بيشتر حس ها در اكثر گونه ها پر كاربرد بوده و مؤثر هستند. به هرحال سازهاي زهي سازهايي هستند كه پايه اركستر را تشكيل مي دهند و آهنگ ساز با استفاده از تكنيك هايي كه اين سازها مي توانند اجرا كنند، به راحتي مي تواند اكثر فضاهاي تصويري را با موسيقي نشان دهد. اين موضوع در گونه پليسي جنايي هم صدق مي كند .

*براي مفاهيم اخلاقي و معنوي سريال چه سازهايي را لحاظ كرديد؟

در اين سريال از يك ساز فلوت استفاده شد كه نام دقيق تر آن " فلوت ريكوردر باس " است. در واقع منطقه اي از اين ساز و به خصوص نت هاي كشيده اش كاملا مي تواند فضاي معنوي را القا كند. مضاف بر اين كه بنده در اين سريال از " كرال " نيز بهره بردم. برخي از قطعات روحاني را با استفاده از " كرال " چهار صدايي ساختم. در اين جا يك گله كوچك دارم، پخش موسيقي و صداي اين سريال خيلي ايده آل نيست. حس ميكنم كه خيلي از سازهايم شنيده نمي شوند و شايد سي درصد از صداي اركستر را دارم، اين موضوع ناخود آگاه در حس بيننده هم تاثير مي گذارد .

*در ساخت موسيقي " روز رفتن " شخصيت ها منبع الهام و حركت شما بودند يا كليت داستان؟

بيشتر ساختار كلي قصه به من كمك كرد. در مورد شخصيت ها هم مي توانم به رحيم و كريم اشاره كنم كه به من خيلي ايده دادند.

*از آنجا كه داستان به تناوب تغيير فضا مي دهد و براي نمونه وقتي قصه به فضاي جنوب شهر كشيده مي شود، آيا آهنگ ساز ملزم است در موسيقي خود تغيير لحن دهد؟

شايد اين نوع كارها زياد انجام شود، يعني به محض اينكه به يك بافت قديمي يا جنوب شهري مي رسيم، موسيقي تغيير حالت پيدا مي كند. ولي در " روز رفتن " بنده موسيقي را كلي در نظر گرفتم و اين تغييرات را لحاظ نكردم. بيش تر خواستم در فضاي عمومي داستان حركت كنم. البته در چند نمونه كارهاي قبلي خود شايد تغيير لحن را انجام داده باشم .

*تصنيف انتهاي كار چگونه شكل گرفت؟ آيا از ابتدا قرار بود آقاي افتخاري ترانه را بخواند؟

از ابتدا كه خير! آقاي افتخاري جزو كانديداهاي در نظر گرفته شده بود. به هر حال آقاي فرزاد حسني شعري را سرودند و با مذاكراتي كه با تهيه كننده داشتيم به اين نتيجه رسيديم كه اگر آقاي افتخاري قبول كنند كه اين ترانه را بخوانند شايد خيلي بتواند به كمك سريال بيايد. با توجه به اين كه صداي آقاي افتخاري براي مردم دلنشين است با آقاي افتخاري وارد مذاكره شديم و بعد از خواندن شعر و شنيدن اتود كار،‌در واقع از ملودي ابراز رضايت كرده وتصنيف را خواندند .

*به عنوان يك آهنگ ساز با حضور اين تصنيف ها در عنوان بندي سريال ها چه قدر موافق هستيد؟

اگر ترانه پايان فيلم يا سريال به كل كار كمك كند، خوب و پسنديده است. چون اين فرصت را ايجاد مي كند كه بيننده را در پايان سريال به فكر فرو ببرد تا كليت ماجرا را براي خودش مروري بكند. متاسفانه در برخي از سريال ها اين اتفاق نمي افتد. گاهي اوقات مي بينيم ساخت موسيقي عنوان بندي آخر و ترانه را به فرد ديگري مي سپارند كه بنده با چنين شيوه اي به شدت مخالفم. به خاطر اين كه كل موسيقي يك مجموعه تصويري اعم از فيلم يا سريال بايد در يك راستا و فضاي كلي حركت كند و هدفي مشخص داشته باشد .

*به نظر مي رسد در بخش هايي از موسيقي " روز رفتن " تحت تاثير برنارد هرمن، آهنگ ساز برخي از فيلم هاي هيچكاك، عمل كرده ايد. تاثير پذيري از استادان موسيقي فيلم را چگونه ارزيابي مي كنيد؟

به هر حال اين اتفاق خواسته يا ناخواسته براي آهنگ ساز مي افتد و ملودي هايي كه از كودكي شنيده و با آن شكل گرفته در او تاثير مي گذارد. بعضي وقت ها اين تاثيرها نا خواسته اثر خودشان را مي گذارند. برنارد هرمن كه شما به نامش اشاره كرديد شايد يكي از منابع آهنگ سازان فيلم در تمام دنيا باشد به خصوص در گونه وحشت كه ساخته هاي برنارد هرمن بهترين منبع است .

*اين تاثير پذيري را انكار نمي كنيد؟

درست است. هر كسي هم بگويد كه تحت تاثير قرار نمي گيرد به نظرم به كارش زياد توجه ندارد.